فهرست آموزش
برنامه کوددهی باغات پسته
توصیه می شود کوددهی باغات پسته بر اساس نتایج حاصل از آزمون خاک و برگ انجام شود. بهتر است کودهای شیمیائی در شیارهای عمیق در نیمه بیرونی سایه انداز به همراه کود حیوانی و گوگرد با تیوباسیلوس هر ۳ سال یکبار صورت گیرد. برخی از عناصر مانند نیتروژن بایستی بصورت سرک، کلسیم و عناصر ریزمغذی به صورت محلولپاشی و پتاسیم به دلیل جذب بالا در مرحله پرشدن مغز به صورت سرک در طول دوره رشد درخت در بهار و تابستان مصرف گردد . توضیحات لازم در این خصوص در ادامه مطالب خواهد آمد.
الف:کودهای نیتروژنه
معمولا کودهای نیتروژنه در ۴ قسط (زمان) در باغات پسته به شرح ذیل مصرف می گردد : ۱- در اواخر اسفند ۲- در نیمه دوم اردیبهشت ۳- در شروع مغز بستن در اوایل تیرماه ۴- در شهریور ماه
در مجموع برای یک هکتار باغ پسته بارور حدود ۲۰۰ کیلوگرم نیتروژن خالص مصرف می گردد که برای هر قسط ۵۰ کیلوگرم نیتروژن خالص مصرف می شود. این ۵۰ کیلوگرم نیتروژن معادل ۱۰۰ کیلوگرم اوره، ۲۰۰ کیلوگرم سولفات آمونیوم و ۱۵۰ کیلوگرم نیترات آمونیوم می باشد که بهتر است در شرایط شور از کود سولفات آمونیوم استفاده شود. ضمنا بهتر است در قسط اواخر اسفند حدود ۱۰۰ کیلوگرم اوره فسفات استفاده گردد. این امر به دلیل نقش مهم فسفر در فرایند میوه نشینی می باشد و مابقی کود نیتروژنه از سایر منابع کود نیتروژنه استفاده شود. کود اوره فسفات دارای ۱۷ درصد نیتروژن و ۴۴ درصد پنتوکسید فسفر (P205) می باشد که هر دو عنصر در این زمان مورد نیاز درختان پسته می باشد. کودهای ازته در آب آبیاری به صورتی که در شکل ۷-۲ دیده می شود، مصرف می گردد که در اصطلاح کشاورزان روش شربتی گفته می شود.
شکل شماره ۷-۲ – روش مصرف کودهای ازته در آب آبیاری
ب : کودهای کلسیمی
بیشترین نیاز درختان پسته به کلسیم در مرحله تشکیل پوسته استخوانی در بهار و قبل از شروع مغز بستن می باشد. با توجه به اینکه کلسیم در اوایل دوره رشد بوسیله تعرق در آوندهای چوبی به طرف اندام های هوایی درخت پسته حرکت می کند و از طرفی چون انتقال مجدد (Retranslocation) آن از طریق آوند آبکش صورت نمی گیرد لذا در اوایل دوره رشد که مصادف با تشکیل شدن پوسته استخوانی پسته است، درخت در معرض کمبود کلسیم می باشد که این کمبود کلسیم باعث شیوع بیماری لکه استخوانی می گردد. همچنین لبه برگهای جوان به طرف بالا بر می گردد. لذا در این دوره زمانی بایستی از کودهای حاوی کلسیم استفاده نمود. معمولا کودهای کلسیمی از منابع نیترات کلسیم ، کلات کلسیم و آمینوکلات کلسیم تامین می گردد. در این میان مصرف آمینوکلات کلسیم به علت سرعت جذب بالاتر به صورت محلولپاشی توصیه می گردد.
مشاهده شده که برخی از باغداران از نیترات کلسیم در آب آبیاری استفاده می نمایند که این از لحاظ علمی صحیح نمی باشد. چرا که در خاک های کشور ماکلسیم به مقدار کافی وجود دارد ولیکن بنا به دلایلی مانند شوری و در نتیجه رقابت بین سدیم و کلسیم در جذب توسط ریشه ، کلسیم موجود در خاک قابل جذب نمی باشد و در نتیجه گیاه در معرض کمبود کلسیم قرار می گیرد . چنانچه کلسیم از طریق منابع کودی مانند نیترات کلسیم در خاک مصرف گردد بازهم به دلیل محدودیت شوری قابل جذب نمی باشد، لذا بایستی کودهای کلسیمی محلولپاشی گردند که کودهای از منبع آمینوکلات بخاطر قدرت جذب بالاتر توصیه می گردند.
نکته مهم تر زمان محلولپاشی می باشد. بهترین زمان جهت محلول پاشی از مرحله ارزنی شدن به بعد می باشد که بایستی کودهای حاوی کلسیم بر روی میوه ها پاشیده شوند. چرا که کلسیم موجود در برگ به علت تحرک پائین کلسیم قابل انتقال به میوه نمی باشد و مقدار کلسیمی که بر روی میوه پاشیده می گردد در تشکیل پوسته استخوانی دخالت دارد. بنابراین توصیه می گردد کود آمینوکلات کلسیم با غلظت ۱ / ۵ در هزار در ۳ مرحله به فاصله ۱۵ روز یکبار بعد از ارزنی شدن میوه ها محلولپاشی گردد.
جذب کلسیم توسط ریشه درخت
کلسیم فقط از نوک تارهای کشنده که هنوز مریستم اولیه بوده و حلقه کاسپاری دور سلول های ریشه را نگرفته قابل جذب می باشد. بلافاصله بعد از تبدیل مریستم اولیه به ثانویه دیگر کلسیم قادر به جذب از آن قسمت ریشه نمی باشد. بنابراین فقط طی مرحله ریشه زایی و تشکیل تارهای کشنده است که امکان جذب کلسیم وجود دارد. در مورد درخت پسته این مدت زمان محدود به دو مرحله ریشه زایی اول (نیمه دوم فروردین بعد از مرحله گرده افشانی) وآخر فصل رشد (شهریور و مهر) می شود. غیر از دو مرحله فوق الذكر بقیه اوقات کلسیم از ریشه جذب نمی شود. متاسفانه در همین مدت محدود هم عنصر منیزیم که محل جذب یکسانی با کلسیم دارد خیلی از سایت های جذب را اشغال می نماید.
برداشت بی رویه از آبهای زیر زمینی و افت سطح این سفره ها موجب برهم خوردن تعادل بین کلسیم و منیزیم به نفع منیزیم شده است. منیزیم همان عنصری است که موجب تلخی آب می شود. در یک سفره آب زیر زمینی با افت سطح آب سفره، مقدار منیزیم هم بیشتر می شود. یکی از دلایل شیوع گسترده کمبود عنصر کلسیم در باغات پسته همین مشکل مربوط به منیزیم و انهدام سفره های زیر زمینی است. کلسیم و منیزیم با هم رابطه آنتاگونیسمی دارند. به این معنی که با ازدیاد یکی از این دو عنصر جذب دیگری کاهش می یابد. از دلایل دیگر کمبود کلسیم وجود منابع آب و خاک شور و در نتیجه سدیم بالا در محیط ریشه می باشد. در مورد درختان میوه فقط یکی دو هفته اول بعد از تشکیل گل و گرده افشانی که گل هنوز به عنوان یک عضو رویشی شناخته می شود تغذیه آن توسط آوندهای چوبی و از طریق ریشه صورت می گیرد. بعد از آن که گل و میوه تازه تشکیل شده و شروع به رشد به عنوان یک اندام زایشی می نماید تغذیه آن از طریق آوندهای آبکش و به سختی انجام می شود. پس تا زمانی که تغذیه با آوند چوبی انجام می شود در رابطه با تغذیه و تامین کلسیم گیاه مشکل خاصی ندارد ولی بعد از زمانی که آوندهای آبکش مسئول تغذیه گل و میوه می شوند تغذیه کلسیمی دچار مشکل می شود. با لحاظ نکات فوق زمان تغذیه و مصرف کودهای کلسیمی از طریق خاک خیلی مهم و تعیین کننده هست. هر چند که بهتر است کودهای کلسیمی از طریق محلولپاشی انجام شود.
ج: کودهای پتاسیمی
عنصر پتاسیم بعنوان یکی از عناصر پر مصرف نقش مهمی در افزایش عملکرد درختان پسته دارد. پتاسیم بویژه در سال های آور بایستی مصرف گردد. بررسی ها مشخص نموده اند در درختان پسته بعد از نیتروژن بیشترین مقدار عنصری که سالانه از خاک برداشت می گردد پتاسیم می باشد. و بیشترین مقدار جذب پتاسیم اساسا در مرحله پر شدن مغز اتفاق می افتد. همچنین مشخص شده که در سال های اور پتاسیم جذب شده مستقیما در پرشدن مغز به مصرف می رسند ولی در سالهای ناآور پتاسیم جذب شده از ریشه در سایر اندام ها ذخیره می شود. به همین دلیل است که غلظت پتاسیم برگها در سال آور کمتر از سال نا آور است. مطالعات نشان داده که جذب پتاسیم در سالهای آور در بازه زمانی پر شدن مغز بیش از دو برابر میزان جذب پتاسیم در سالهای نا آور است. کوددهی پتاسیمی مناسب درختان پسته کلید بازدهی و افزایش عملکرد در باغات پسته است. بررسی ها نشان داده که بیشترین میزان پتاسیم برگ در مرداد و شهریور هرسال مقارن بابه مغز رفتن یا پرشدن دانه ها در برگ مشاهده می شود. بنابراین در این دوره زمانی حساس نباید درخت از نظر پتاسیم کمبودی داشته باشد. مشخص شده که در درختان پسته میزان جذب پتاسیم از خاک در پائین ترین سطح خود قرار دارد. غلظت پتاسیم در برگ های پسته در بهار زیر یک درصد می باشد. این غلظت در طی رشد و توسعه میوه به صورت شگفت انگیزی به خصوص در ماه های تیرتا شهریور افزایش می یابد. در نهایت در زمان بلوغ و پایان تشکیل پوست و مغز و اتمام دوره رشد یعنی تقریبا در شهریور، ماکزیمم جذب پتاسیم از ریشه های پسته را خواهیم داشت. غلظت پتاسیم در برگها در مهر ماه یعنی دوره پس از برداشت به طور ناگهانی کاهش پیدا می کند، بنابراین نیازی به کاربرد کود پتاسه نمی باشد. کوددهی باکودهای پتاسیمی موجب افزایش مقاومت درختان پسته به تنش های مختلف شامل تنش های شوری، خشکی و سرمازدگی و همچنین افزایش مقاومت در برابر آفات و بیماری های مختلف خواهد شد. اگر پتاسیم کافی در اختیار ریشه درختان قرار گیرد تعداد خوشه ها و دانه ها و همچنین درصد خندانی و وزن خشک دانه در پسته افزایش چشمگیری خواهد داشت.
کمبود پتاسیم در غالب باغات پسته مشاهده می گردد و علامت اصلی آن سوختگی حاشیه برگها است. از پیامدهای دیگر کمبود پتاسیم حساسیت به آفتابسوختگی و کاهش درجه خندانی میوه های رسیده است. برخی کمبود پتاسیم را با تنش شوری اشتباه می گیرند . وجه تمایز آن دو این است که در تنش شوری نکروزه شدن حاشیه برگها وجود ندارد. پتاسیم می تواند از طریق منابع کود پتاسیمی مانند سولفات پتاسیم به صورت چالکود، سولو پتاس به صورت مصرف در آب آبیاری و محلولپاشی و نیترات پتاسیم به صورت محلولپاشی و آب آبیاری مصرف گردد. معمولا در باغات پسته به دلیل نیاز بالای درختان در مرحله مغز بستن، حدود ۸۰ تا ۱۰۰ کیلوگرم از سولو پتاس در ۲ قسط در آب آبیاری مصرف می گردد، در عین حال بهتر است در شرایط شور از کود نیترات پتاسیم در ۲ تا ۳ مرحله به صورت محلولپاشی در مرحله مغز بستن با غلظت ۳ تا ۴ در هزار استفاده شود. البته استفاده از کودهای سولوپتاس و نیترات پتاسیم بستگی به ذخیره پتاس گیاه و استفاده از کود سولفات پتاسیم به صورت چالکود دارد. در خاک های با بافت سنگین مقادیر بالاتری از کودهای پتاسه به دلیل جذب بالاتر پتاس در لایه های خاک استفاده می گردد.
د: کودهای فسفره
در اختیار قرار گذاشتن عنصر فسفر در محیط رشد ریشه درختان پسته یکی از مهمترین عناصر که در ترکیبات حامل انرژی برای پیش برد همه واکنش های بیوشیمیایی گیاهی ضروری است، فسفر است. جذب فسفر از ریزوسفر گیاه و از طریق تماس مستقیم ترکیب کودی با ریشه در ناحیه ی ریزوسفر انجام می گیرد. ریزوسفر عبارت است از حجمی از خاک که تحت تاثیر فعالیت ریشه درختان پسته قرار می گیرد. همه ی تغییراتی که در محیط ریزوسفر درختان پسته انجام می گیرد بیولوژیک هستند. به دلیل تمام فعل و انفعالاتی که در محیط ریزوسفر انجام می شود این محیط به مکان داغ یا Hot- Spot مشهور است. نتایج بسیاری از مطالعات نشان داده صفات فیزیکی و شیمیائی خاک نیز می تواند تحت تاثیر محیط ریزوسفر قرار گیرد. فسفر یکی از مهمترین عناصر غذایی است که در غلظت های خیلی کم در محلول خاک وجود دارد و جذب آن توسط ریشه درختان پسته منجر به کاهش بیشتر این عنصر در محیط رشد ریشه یا ریزوسفر می شود. ما در خاک های مناطق پسته کاری باید به سه نکته توجه کنیم: اول اینکه ما با شرایط بالای آهک در خاک روبرو هستم و در خاک های آهکی، دینامیک فسفر عمدتا توسط اکسیدهای آهن و کربنات کلسیم کنترل می شود. موضوع دوم قرار گرفتن ترکیبات حاوی فسفر در نزدیک محیط ریزوسفراست و موضوع آخر در نظر گرفتن زمان لازم برای آزاد شدن عنصر از ترکیبات کودی به خاک و انتقال به محیط ریزوسفر در ناحیه جذب ریشه ای است که زمان بر است. ترکیب کودی کارآمد دی آمونیوم فسفات در این زمینه در باغات پسته کارگشاست که به میزان ۱۰۰ تا ۱۵۰ کیلوگرم با توجه به شرایط متغیر باغ توصیه می گردد.
ه:کودهای حاوی عناصر ریز مغذی
کودهای ریز مغذی حاوی عناصر روی، آهن، مس، منگنز، برو مولیبدن می باشد که بایستی در طول دوره رشد در اختیار گیاهان قرار گیرد. در مورد درختان پسته بایستی در ۳ مرحله (بعد از ارزنی شدن دانه ها، شروع مغز بستن و بعد از برداشت میوه) بصورت محلولپاشی مصرف گرددکه معمولا از کودهای حاوی عناصر روی، آهن، مس و منگنز استفاده می شود . می توان از کلات ها و آمینوکلات های حاوی این عناصر ریزمغذی استفاده نمود . معمولا از غلظت ۱ تا۱ / ۵ در هزار به صورت محلولپاشی استفاده می گردد. از دلایل محلولپاشی عناصر ریزمغذی در مرحله بعد از برداشت، ذخیره شدن این عناصر در اندام هوایی و ریشه درخت بعد از خزان کردن برگها و انتقال این عناصر به اندام های ذخیره کننده و انتقال مجدد (retranslocation) آنها از طريق آوندهای آبکش به اعضای در حال رشد در فصل رشد بعدی می باشد. چراکه در اوایل فصل رشد به دلیل خنکی خاک و عدم جذب کافی عناصر غذایی از طریق خاک، شاخ و برگ درختان دچار کمبود موقتی عناصر غذایی می گردند که در این زمان این کمبود از طريق انتقال مجدد در آوندهای آبکش تامین می گردد.